اعتماد به نفسی که کفر است!!

در زندگی به چه کسی و چه چیزهایی می توان اعتماد کرد؟ لاجرم هستند کسانی و یا چیزهایی که بدانها اعتماد دارید، آیا به خودتان نیز اعتماد دارید؟ به نفستان تکیه می کنید؟

اعتماد به نفس

اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از اینکه او نیز شما را دوست دارد. اعتماد یعنی رسیدن به شناختی معمولی و معقول درباره ارتباط افراد و تعیین حدود و مرزها برای ایجاد ارتباط. آیا آنقدر خود را می شناسید و به شایستگی و صلاحیت خویش اطمینان و یقین دارید تا به خود اعتماد کنید؟

یکی از چیزهایی که امروزه در علم روانشناسی ، به عنوان یکی از ارکان موفقیت افراد به آن سخن می گوید، موضوع اعتماد به نفس می باشد.

در قرآن کریم هم از این موضوع نه با لفظ اعتماد به نفس ، که با نگاهی دیگر به این عنصر توجه می کند و موشکافی دقیق و زیبایی در این موضوع دارد ...

در آیات بسیاری از توکل و اعتماد کردن به خدا سخن می گوید:

اعتماد به نفس اگر به معنای استغنای ذاتی از خداوند باشد، در اندیشه و بینش، کفر و گمراهی است و در عمل، امر خلاف واقع و دور از حقیقت، قرآن به کسانی که به این معنا از اعتماد به نفس باور دارند هشدار شدید می دهد و آن را کفر و گمراهی برمی شمارد


«وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ»(احزاب،3)، «وَتَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ»(فرقان،58)، «وَقُلِ الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَم یَکُن لَّهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَلَمْ یَکُن لَّهُ وَلِیٌّ مِّنَ الذُّلَّ وَکَبِّرْهُ تَکْبِیرًا»(اسراء،111)، «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ»(هود،112).
ترجمه همه این آیات این است: ای پیغمبر! قلبت را به خدا بده، «وَتَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتِیلًا» (مزمل، 8) از همه عالم ببُر و خودت را متصل به خدا کن و به سوی خدا منقطع شو و کارت را با خدا یکسره کن! این حرکت می دهد.

اسلام و اعتماد به نفس

در بینش و نگرش اسلامی و قرآنی مسأله اعتماد به نفس، به این معنا که انسان در مسیر موفقیت خود، خود را فی نفسه بدون تکیه گاه معنوی همه کاره بداند و غنی و بی نیاز مخالف است و آن را خارج از نگرش توحیدی ارزیابی و به گونه ای از مقوله شرک برمی شمارد؛ زیرا در نگاه قرآن به هستی، محور همه چیز، توحید محض است.
در بینش اسلامی و قرآنی انسان نه تنها می بایست در همه امور خویش خداوند را به عنوان حاکم و مدیر و مدبر بنگرد بلکه در کارهای خویش باید به او توکل و اعتماد کند و از اعتماد به نفس به معنا و مفهومی که گفته شد، خودداری کند؛ زیرا این نگرش از اعتماد به نفس چیزی جز باور به استغنای ذاتی نیست که بر خلاف بینش و نگرش قرآنی است.

انسان و استغنا ممکن نیست!

قرآن بر این امر تأکید می کند که انسان موجودی وابسته است. این وابستگی به شکلی است که بدون خدا نه تنها او وجود نمی یابد بلکه بقا و پایداری وجودی وی به خداوند است . باتوجه به آموزه های قرآنی می توان گفت که انسان هیچ گاه نمی تواند به تنهایی و بر پایه وجود و استعداد و توانایی های خویش هر آن چه را خواست به دست آورد چرا که به حکم آیه: أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (فاطر،15) انسان از فقر (نیاز) ذاتی برخوردار می باشد و نمی تواند بی حکم و اراده و مشیت الهی وجود و بقایی داشته باشد و یا به امری دست یابد.
اعتماد به نفس اگر به معنای استغنای ذاتی از خداوند باشد، در اندیشه و بینش، کفر و گمراهی است و در عمل، امر خلاف واقع و دور از حقیقت، قرآن به کسانی که به این معنا از اعتماد به نفس باور دارند هشدار شدید می دهد و آن را کفر و گمراهی برمی شمارد.
از نظر قرآن یکی از عوامل بسیار مهم در راه کفر و طغیان بشر بر ضد خدا، استغنای انسان است:کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى*  أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى هر زمانی که انسان خود را مستغنی دید طغیان می ورزد. (علق آیه 6 و 7 و نیز نگاه کنید: عبس آیه5 و لیل آیه8)

دیدتان را نسبت به اعتماد به نفس تغییر دهید

اعتماد به نفس به معنای درست آن هماهنگی و ارتباط تنگاتنگی با مسئله توکل و مقوله اعتماد به خدا و تکیه بر او دارد و نمی توان مسئله اعتماد به نفس را در اسلام و قرآن از توکل و اعتماد به خدا جدا دانست

اعتماد به نفس را به گونه ای دیگر باید تعبیر کرد بدین نحو  که انسان قدر و منزلت خویش را در هستی بداند و به این نکته توجه داشته باشد که خداوند همه توانایی ها و قدرت ها را به شکل اسمایی در وی قرار داده است. از سوئی همه هستی از زمین و زمان و آسمان و هر آن چه در آن هاست را مسخر او کرده تا بتواند با همت، پشتکار، خلاقیت، ابتکار و استقامت و اراده قوی خود برای رسیدن به کمال لایق و شایسته اش از آنها بهره برد و از مردم می خواهد که با این که به قدرت و توانایی های خدادادی خویش آگاه می شوند و از آن بهره می گیرند ولی با این همه بدانند که همه این قدرت، برخاسته از حول و قوه اوست و اوست که غنی بالذات است و انسان می بایست در هر کاری، به خداوند به عنوان منشا قدرت و قوت، تکیه و اعتماد کند و  این همان معنای توکل و اعتماد به خداست که در بسیاری از آیات قرآن بدان اشاره شده است.
به هر حال اعتماد به نفس به معنای درست آن هماهنگی و ارتباط تنگاتنگی با مسئله توکل و مقوله اعتماد به خدا و تکیه بر او دارد و نمی توان مسئله اعتماد به نفس را در اسلام و قرآن از توکل و اعتماد به خدا جدا دانست؛ زیرا باور به جداسازی چیزی جز کفر و شرک نیست. و با توجه به کلام علامه طهرانی نفسی قابل اعتماد است که مسیر سیر الی الله را طی کرده و رنگ و صبغه الهی به خود گرفته باشد و اعتماد به این نفس یعنی اعتماد به خدا.


منابع :
1) آیین رستگاری، علامه تهرانی
2) خبرگزاری فارس
3)سایت تبیان
4) سایت پرسمان دانشجویی