مهلتی که هرگز داده نمی شود! 


چرا خداوند به مهلت خواهی ظالمان برای جبران اشتباهات خود پاسخ مثبت نداد؟


گناه

قرآن حکیم در آیات 44 و 45 سوره ابراهیم می فرماید: «وَ أَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلىَ أَجَلٍ قَرِیبٍ نجُِّبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ * وَ سَکَنتُمْ فىِ مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَ تَبَینَ‏ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَ ضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ »؛ و مردم را از روزى که عذاب الهى به سراغشان مى‏آید بترسان. آن روز که ظالمان مى‏گویند: پروردگارا! مدّت کوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریم و از پیامبران پیروى کنیم. امّا پاسخ مى‏شنوند: مگر قبلًا سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنایى براى شما نیست؟ آرى شما بودید که در منازل و کاخ هاى کسانى که به خویشتن ستم کردند، ساکن شدید و براى شما آشکار شد چگونه با آنان رفتار کردیم و براى شما مثل ها از سرگذشت پیشینیان زدیم باز هم بیدار نشدید."

تاریخ بشر گواهی می دهد در روی زمین، ملت هایی می زیسته اند که از نظر شرایط و امکانات زندگی در حد بسیار بالایی بودند. آنان به جای این که در برابر این نعمت ها سپاسگذار باشند و هر نعمتی را در جای خود مصرف کنند از این نعمت ها سوء استفاده کرده و سرانجام عمری را به فساد و تبهکاری سپری می کنند.

قرآن در برخی از آیات نوع کیفرها را بیان می کند ؛ از آن جمله در آیه 40 سوره عنکبوت می فرماید: «فَکُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَ مِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لَاکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»

این آیه از چهار نوع کیفر در جهان درباره ملت های عصیانگر گزارش می دهد و می فرماید: گروهی را سنگباران و گروهی را با صیحه آسمانی نابود کردیم. گروهی را زمین به کام خود فرو برد و گروهی را در دریا غرق کردیم.

آیاتی که بیانگر کیفربینی اقوام پیشین است فزون تر از آن است که در اینجا منعکس شود. اندیشه عبرت گیری از حوادث ایجاب می کرد که ملت های بعدی با چشم و گوش باز به تاریخ اقوام پیشین بنگرند و از آن ها درس عبرت بگیرند و از تبهکاری و فساد اجتناب ورزند اما متأسفانه بسیاری از ملت ها که غرق در فساد بودند ، از تاریخ درس عبرت نگرفته و به تبهکاری خود ادامه می دادند. آن گاه که عذاب الهی آن ها را در این جهان فراگرفت، دچار ندامت و پشیمانی مقطعی شدند و به راز و نیاز پرداخته و از خدا خواستند آنان را مهلت دیگری بدهد تا دعوت انبیاء را بپذیرند و گرد گناه نگردند.

این نوع اظهار ندامت و پشیمانی و درخواست مهلت برای قرار گرفتن در ردیف صالحان یک امر مقطعی است، یعنی شرایط زندگی حکم می کند که پشیمانی رخ دهد تا از این طریق نجات یابند ولی اگر شرایط دگرگون گردد و عذاب الهی به رحمت تبدیل شود افراد فرومایه به همان زندگی پیشین بازمی گردند و پیام های الهی را فراموش می کنند

این حقیقت در این آیه آمده است: "وَ أَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلىَ أَجَلٍ قَرِیبٍ نجُّبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ"

در چنین هنگامی، دو پاسخ به آن ها داده می شد: اول آن که مگر شما همان ها نبودید که برای قدرت و مکنت خود زوالی نمی اندیشیدید و سوگند یاد می کردید که بر اریکه قدرت و استمرار فساد باقی خواهید بود؟

دوم این که آیا شما نبودید که در خانه های ستمگران پیشین که به عذاب الهی هلاک شده بودند سکنی می گزیدید؟ چرا از این منازل و منازل خالی از صاحبان خویش عبرت نگرفتید؟

با توجه به این دو پاسخ محکم و استوار، خدا حال ملت های پسین را که عذاب الهی را دیدند و مهلت خواستند ولی پاسخ منفی شنیدند و سرانجام نابود شدند ، به احوال ملت های پیشین تشبیه می کند که آنان نیز در عین قدرت و مکنت، غرق فساد بودند و به هنگام نزول عذاب، خواهان مهلت شدند ولی پاسخ مثبت به آنان داده نشد.

در اینجا سوالی مطرح است: چرا به مهلت خواهی آنان پاسخ مثبت داده نشد در حالی که بر خدای رحیم شایسته بود به آنان مهلت دهد تا راه اصلاح را در پیش گیرند.

پاسخ این سوال روشن است. این نوع اظهار ندامت و پشیمانی و درخواست مهلت برای قرار گرفتن در ردیف صالحان یک امر مقطعی است، یعنی شرایط زندگی حکم می کند که پشیمانی رخ دهد تا از این طریق نجات یابند ولی اگر شرایط دگرگون گردد و عذاب الهی به رحمت تبدیل شود ، افراد فرومایه به همان زندگی پیشین بازمی گردند و پیام های الهی را فراموش می کنند.

حتی این گروه در آخرت نیز درخواست چنین مهلتی و به تعبیر بهتر تقاضای بازگشت به دنیا را مطرح می کنند ولی قرآن یادآور می شود که اگر این گروه گنهکار به زندگی دنیوی بازگردند باز از کارهای زشت خود دست برنمی دارند، چنان که در آیه 28 سوره انعام می فرماید: ".. وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ ؛ اگر روزی به زندگی دنیوی بازگردند باز به آنچه که از آن نهی شده اند بازگشت می کنند و به آن ها دروغ می گویند".

 

خداوند خلف وعده نمی کند

و شیطان هنگامی که کار تمام می شود و می گوید : خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده باطل دادم و تخلف کردم . من بر شما تسلطی نداشتم جز اینکه دعوتتان کردم و شما نیز دعوت مرا پذیرفتید . بنابر این مرا سرزنش نکنید بلکه خود را سرزنش کنید. نه من فریادرس شما هستم و نه شما فریادرس من !من نسبت به شرک شما درباره خود از قبل داشتید و اطاعت مرا همردیف اطاعت خدا قرار دادید بیزارم و کافرم . مسلما ستمکاران عذاب دردناکی دارند. ((سوره ابراهیم آیه 21 و 22))

مردم را از روزی که عذاب الهی به سراغشان می آید ، بترسان ! آن روز ظالمان می گویند : پروردگارا ! مدت کوتاهی به ما مهلت بده تا دعوت تو را بپذیرم و از پیامبران پیروی کنم .

اما پاسخ می شنوند که : مگر قبلا سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنایی برای شما نیست ؟!

آری شما بودید که در منازل کسانی به خویشتن ستم کردند ساکن شدید و برای شما آشکار شد چگونه با آنان رفتار کردیم! و برای شما، مثلهائی از سرگذشت پیشینیان زدیم باز هم بیدار نشدید!

آنها نهایت مکر و نیرنگ خود را زدند و همه مکرها و توطئه ها یشان نزد خداوند آشکاراست هر چند مکرشان چنان باشد که کوهها را از جا بر کند.

پس گمان مبر که خدا وعده ای که به پیامبرانش داده است را تخلف کند چرا که خداوند قادر و انتقام گیرنده است .

در آن روز که این زمین به زمین دیگر ، و آسمانها به آسمانهای دیگری مبدل میشوند و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ، ظاهر می گردند. و در آن روز ، مجرمان را با غل و زنجیر می بینی که لباسهایشان از قطران ماده چسبنده بدبوی قابل اشتعال است و صورتشان را آتش می پوشاند. ((سوره ابراهیم آیه 44 تا 50))



منبع: خبر گزاری شبستان برگرفته از: مثل های آموزنده قران – در تبیین پنجاه و هفت مثل قرآنی – آیت الله شیخ جعفر سبحانی

وبلاگ دوزخیان - سایت تبیان