هدیه

امروزباسلامی بی ریااماغرق درسکوت اشناباخدایم مینویسم.

سخت است اگرروزتولدم نامه ی سرگشاده ای برایم بفرستیوجواب با خلوصی نگیری.

خدای من عمرم گذشت وخجل شدم ازنفهمی روزگارمواینکه ای کاش میشدچشم دلم کورنبودومیفهمیدم که کنارمی.

عزیزی قاصدت شدونامه ی پرمهرت رااوردوخودت میبینی سخت پریشانم.سخت غمگینم ازاینکه چراجواب مهرت رابابی مهری دادم.فکرش سخت مراازرد.وقتی زیبایی نشانه هایت رادیدم وخودم رابه کوری زدم.

سخت شکستم وارام گریستم که خودمیدانی /هق هق من کم ازگریه های کودک بی تاب درجستجوی شیرمادریست خوابیده.

خدای من چه بگویم که هدیه ات انقدرزیباودوست داشتنیست که نمیتوانم لحظه ای تصورکنم که این منم/من سراپاتقصیر؟خدای من چه بگویم که عمرم گذشت وگذشت عمردلم ولحظه ای چشم بازکردم وارام چیزی دیدم که ای کاش زودترمیدیدم.ای کاش قدرمحبتت رابیشترمیدانستموای کاش بیشترسرتعظیم برایت فرودمیاوردم.

خجلم ازاینکه دوربودم وصدای دل انگیزت رانشنیدم/خجلم ازاینکه مغرورشدموخالقم راندیدم/خجلم ازاینکه باتمام ضعفم خودم راقوی پنداشتم وبدباختم.خدایامرابه بزرگی ات ببخش شایدبخششت روحم راتازه کند.

خدایانامه ی سرگشادهات دلم راسخت لرزاند.خدایانامه ام رابخوان وقدری بادلم بخند.بخندوخنده رابه دلم ببخش.خدای من تورابه پاس تمام صفات بزرگت شکرمیکنم وازتومیخواهم که مراهمیشه شکرگذارت قراردهی.

خدای من هدیه ات را به جان میپسندموبه جان عاشقانه روی پرمهرت رامیبوسم.

خدای من به پاس تمام محبت های بی دریغت توراشکرمیگویم.

خدایــــــــــــــــــــــــاشکررررررررررررررررررت.

                      تولد بنده تو.خدایادوست دارم.ازدلم بپذیر.